اگر میخواهی دانشجوی خوبی باشی باید همیشه ته کلاس بشینی تا براحتی بتوانی از کلاس خارج و به سرعت برای حضور و غیاب وارد شوی. چه زیباست جنگ برای جا گرفتن ته کلاس .هنگام خستگی چرت بزنی و هنگام دلتنگی به دوستان زنگ بزنی و یا با موبایلت اسنک یا تیراندازی بازی کنی! چه زیباست که با یک تسبیح نذر کردن، استاد در بدو ورود به کلاس حضور و غیاب کند تا بتوانی کلاس را مختومه بدانی و چه سخت است که استاد بخواهد آخر کلاس از نو اسمها را بخواند بطوری که دیگر کسی در کلاس نیست!و تو لاجرم غیبت بخوری کلاسها را یک ماه مانده به امتحانات تحریم کنی و حتی الامکان از تمام غیبت های مجازت استفاده کنی. چه رویاییست که در دانشگاه سیگاری شوی و علتش را سنگینی درسها و دوری و... بیان کنی . به بچه کنکوری ها فخر بفروشی و آنها را نصیحت کنی که چگونه برای کنکور آماده شده وچگونه تست بزنند. سر کلاس جزوه ننویسی و آن را از خوبرویان دانشگاه بگیری ! تا اسم کتابی را از دهان استاد شنیدی بخری و صرفا آن را در کتابخانه ات جاسازی کنی و در آخر به طور افتخاری شب امتحان تا صبح پا بزنی و درس بخوانی.
اگه دانشجوی خوب اینطوری منم دانشجوی خوبی بودم خبر نداشتم
بهرام(king) باهات موافقم البته اگه در حد شوخی باشه
شوخی بود
اگه یه کار قشنگ تو عمرت تحویل جامعه ۸۰میلیونی داده باشی همینه .
به قول بعضیا Aval
باباقیچی!!!!!!!
بهرام جون پستات خیلی قشنگه
این مطالب جالب تر از معرفی کشتی و این جور حرفاست لطفا بیش تر از این مطالب تو وبلاگ بذارید
شما هم می تونید مطلب بذارید